اجرا

اجرا

اجرا

۱۷۸ بازديد

ا

فروش

۶۵۵ بازديد

فرستادهٔ كورين: Homeشاه را پيش خواند

فراوان سخن را به خوبي براند
كه من شهريار كورين پاسارگاد – آس بازارترا كهترم

به هرچ او بفرمود فرمانبرم
بگويش كهكورين گرچه تو هستي بلند

سه فرزند تو برتو بر ارجمند
پسر خودكورين پاسارگاد گرامي بود شاه را

بويژه كه زيبا بود گاه را
سخن هركورين طراحي و اجرا چه گفتي پذيرم همي

ز دختر من اندازه گيرم همي
اگر پادشا كورينديده خواهد ز من

و گر دشت گردان و تخت يمن
مرا خوارتر اجراي صفحات كورينچون سه فرزند خويش

نبينم به هنگام بايست پيش
پس ار شاه را توليد كورين پاسارگاد – IRAN MAHSOL::ايران محصول – دكوراسيوناين چنين است كام

نشايد زدن جز به فرمانش گام
به فرمان ساخت صفحه كورين واعطاي نمايندگي – صفحه اولشاه اين سه فرزند من

برون آنگه آيد ز پيوند من
كجا من ببينم شركت توليدي صفحات كورين پاسارگادسه شاه ترا

فروزندهٔ تاج و گاه ترا
بيايند هر كورين – فروش ورق (پاسارگاد)سه به نزديك من

شود روشن اين شهر تاريك من
شود شادمانكورين _ طرح و اجراي صفحات دل به ديدارشان

ببينم روانهاي بيدارشان
ببينم كشانكورين دل پر از داد هست

به زنهارشان دست گيرم به دست
پس آنگهcorianpassargad سه روشن جهان‌بين خويش

سپارم بديشان بر آيين خويش
چو آيد بديداركورين پاسارگاد – طرح و اجرا (فروش ورق) ايشان نياز

فرستم سبكشان سوي شاه باز
سراينده جندلكورين پاسارگاد – طرح و اجرا (فروش ورق) – Honarkadeh چو پاسخ شنيد

ببوسيد تختش چنان چون سزيد
پر از آفرينصفحات كورين پاسارگاد لب ز ايوان اوي

سوي شهريار جهان كرد روي
بيامد چو نزد شركت توليدي كورين پاسارگادفريدون رسيد

بگفت آن كجا گفت و پاسخ شنيد
سه فرزند را كورين پاسارگادخواند شاه جهان

نهفته برون آوريد از نهان
از آن رفتنتوليد و پخش كلي كورين پاسارگاد جندل و راي خويش

سخنها همه پاك بنهاد پيش
چنين گفت شهر24 – نمايندگي فروش سنگ كورين پاسارگادكاين شهريار يمن

سر انجمن سرو سايه فكن
چو ناسفته اجراي صفحات يكپارچه كورين كورين پاسارگاد اجراي كورينگوهر سه دخترش بود

نبودش پسر دختر افسرش بود
سروش ار بيابد‫شركت توليدي صفحات كورين – توليد صفحات كورين‬ چو ايشان عروس

دهد پيش هر يك مگر خاك‌بوس
ز بهر شما از كورين – طرح واجراي صفحات يكپارچه آشپزخانهپدر خواستم

سخنهاي بايسته آراستم
كنون تان توليد و پخش ورق خام كورين پاسارگادببايد بر او شدن

به هر بيش و كم راي فرخ زدن

عكسها

۳۶۳ بازديد

كورينكورينكورين

طرح

۵۸۵ بازديد

گرانتوليد و پخش ورق خام كورين پاسارگادمايه جمشيد فرزند او

كمر بست يكدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسكورين – طرح واجراي صفحات يكپارچه آشپزخانهم كيان بر سرش تاج زر

كمر بست با فر شاهنشهي
جهان گشت سرتاسر او را رهي
زمانه بر آسود از داوري
به ف‫شركت توليدي صفحات كورين – توليد صفحات كورين‬رمان او ديو و مرغ و پري

جهان را فزوده بدو آبروي
فروزان شده تخت شاهي بدوي
منم گفت با فرهٔ ايزدي
همم اجراي صفحات يكپارچه كورين كورين پاسارگاد اجراي كورينشهرياري همم موبدي

بدان را ز بد دست كوته كنم
روان را سوي روشني ره كنم
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام شهر24 – نمايندگي فروش سنگ كورين پاسارگادجستن به گردان سپرد

به فر كيي نرم كرد آهنا
چو خود و زره كرد و چون جو شنا
چو خفتان و تيغ و چو برگستوان
همه كرد پيدا به روشن روان
بدين توليد و پخش كلي كورين پاسارگاداندرون سال پنجاه رنج

ببرد و ازين چند بنهاد گنج
دگر پنجه انديشهٔ جامه كرد
كه پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز كتان و ابريشم و موي قز
قصب كركورين پاسارگادد پرمايه ديبا و خز

بياموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن
گرفتند ازو يكسر آموختن
چو اين شركت توليدي كورين پاسارگادكرده شد ساز ديگر نهاد

زمانه بدو شاد و او نيز شاد
ز هر انجمن پيشه‌ور گرد كرد
بدين اندرون نيز پنجاه خورد
گروهي كه كاتوزيان خواني‌اش
به رصفحات كورين پاسارگادسم پرستندگان داني‌اش

جدا كردشان از ميان گروه
پرستنده را جايگه كرد كوه
بدان تا پرستش بود كارشان
نوان پيكورين پاسارگاد – طرح و اجرا (فروش ورق) – Honarkadehش روشن جهاندارشان

صفي بر دگر دست بنشاندند
همي نام نيساريان خواندند
كجا شير مردان جنگ آورند
فروزندهٔ لشكر و كشورند
كزيشان بود تخت شاهي به جاي
وزيشكورين پاسارگاد – طرح و اجرا (فروش ورق)ان بود نام مردي به پاي

بسودي سه ديگر گره را شناس
كجا نيست از كس بريشان سپاس
بكارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورcorianpassargadش سرزنش نشنوند

ز فرمان تن‌آزاده و ژنده‌پوش
ز آواز پيغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گيتي بروي
بر آسودكورينه از داور و گفتگوي

چه گفت آن سخن‌گوي آزاده مرد
كه آزاده را كاهلي بنده كرد
چهارم كه خوانند اهتو خوشي
همان دست‌ورزان اباسركشي
كجا كاركورين _ طرح و اجراي صفحاتشان همگنان پيشه بود

روانشان هميشه پرانديشه بود
بدين اندرون سال پنجاه نيز
بخورد و بورزيد و بخشيد چيز
ازين هر يكي را يكي پايگاه
سزاوار بگزيد و بنمود راه
كه تا هر كس اندازهٔ خويش را
ببينكورين – فروش ورق (پاسارگاد)د بداند كم و بيش را

بفرمود پس ديو ناپاك را
به آب اندر آميختن خاك را
هرانچ از گل آمد چو بشناختند
سبك خشك را كالبد ساختند
به سنگشركت توليدي صفحات كورين پاسارگاد و به گچ ديو ديوار كرد

نخست از برش هندسي كار كرد
چو گرمابه و كاخهاي بلند
چو ايوان كه باشد پناه از گزند
ز خارا گهر جست يك روزگار
همي كرد ازو روشني خواستار
به چنگ آمدش چندگونه گهر
چو ياساخت صفحه كورين واعطاي نمايندگي – صفحه اولقوت و بيجاده و سيم و زر

ز خارا به افسون برون آوريد
شد آراسته بندها را كليد
دگر بويهاي خوش آورد باز
كه دارند مردم به بويش نياز
چو بان و چو كافور و چون مشك ناب
چو عود توليد كورين پاسارگاد – IRAN MAHSOL::ايران محصول – دكوراسيونو چو عنبر چو روشن گلاب

پزشكي و درمان هر دردمند
در تندرستي و راه گزند
گذر كرد ازان پس به كشتي برآب
ز كشور به كشور گرفتي شتاب
چنين سال پنجه برنجيد نيز
نديد ااجراي صفحات كورينز هنر بر خرد بسته چيز

همه كردنيها چو آمد به جاي
ز جاي مهي برتر آورد پاي
به فر كياني يكي تخت ساخت
چه مايه بدو گوهر اندر نشاخت
كه چون خواستي ديو برداشتي
ز هامونكورين به گردون برافراشتي

چو خورشيد تابان ميان هوا
شگفتي فرومانده از بخت او
به جمشيد بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سكورين طراحي و اجرار سال نو هرمز فرودين

برآسوده از رنج روي زمين
بزرگان به شادي بياراستند
به ما ماند ازان خسروان يادگار
چنين سال سيصد همي رفت كار
نديدكورين پاسارگادند مرگ اندران روزگار

ز رنج و ز بدشان نبد آگهي
چنين تا بر آمد برين روزگار
نديدند جز خوبي از كردگار
جهاكورينن سربه‌سر گشت او را رهي

نشسته جهاندار با فرهي
يكايك به تخت مهي بنگريد
گرانمايگان را ز لشگر بخواند
چه مايه سخن پيش ايشان براند
چنين گفت با سالخورده مهان
كه جز كورين پاسارگاد – آس بازارخويشتن را ندانم جهان

هنر در جهان از من آمد پديد
چو من نامور تخت شاهي نديد
جمني چون بپيوست با كردگار
شكست اندر آورد و برگشت كار
چه گفت آن سخن‌گوي با فر و هوش
چو خسكورين: Homeرو شوي بندگي را بكوش

به يزدان هر آنكس كه شد ناسپاس
به دلش اندر آيد ز هر سو هراس
به جمشيد بر تيره‌گون گشت روز
همي كاست آن فر گيتي‌فروز